به گزارش
سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، «مامادی» یکی از شکارچیان۳۳ساله که در روستای کیلیما زندگی میکند میگوید برخی اوقات یک بار در هفته یا یک بار در ماه موفق به شکار خفاش میشود. او میافزاید: «اگر یک خفاش را شکار کنیم در خورشت میگذاریم و با برنج میخوریم». بسیاری از عوامل بیماریزا چه شناخته شده و چه ناشناخته به گردش بیسر و صدا در جنگلهای جنوب ادامه میدهند نشان میدهد که خطر فاجعه بیولوژیکی از بین نرفته است.
تجزیه و تحلیل خون شکارچیان نشان میدهد که این خطر به اشکال مختلف وجود دارد از ابولا و ماربوگ گرفته تا کرونا ویروسهای مرموز مرگبار که بیشتر با آسیا مرتبط میباشند کماکان خطری هستند که در بخش عمدهای از کشورهای دارای تنوع زیستی و منابع ضعیف در قاره آفریقا وجود دارد و صرفا شامل گینه نمیشود.
ابولا، تب خونریزی دهنده ماربورگ و عفونتهایی که پیشتر دیده نشدهاند در حال سرایت به جوامع شکارچی گینه هستند. دانشمندان از فاجعه بیولوژیکی ناشی از آن میترسند.
دهکده یوئولازو واقع شده در جنوب گینه جایی است که با خودرو قابل دسترسی نیست. برای رسیدن به آنجا تنها باید از موتورسیکلتهایی با تایرهای شیاردار استفاده کرد و در مسیرهای باریکی که بر فراز تپههای سنگی و زیر سایبانهای سبز وسیع پیچش خاصی به سفر میدهند راه را پیمود.
کسانی که در آنجا زندگی میکنند، زندگی ابتدایی دارند.خانههایی که از گِل و آجر ساخته شده و با سقفهای حلبی پوشیده شده اند. در آنجا برق یا سرویس بهداشتیای وجود ندارد و صرفا یک پمپ به عنوان منبع اصلی آب عمل میکند. مواد غذایی نیز در آنجا کمیاب است. به نظر میرسد این مکان عمدتا غیرقابل توجه باشد با این وجود، خون شکارچیان آن دهکده گنجینهای از اسرار علمی را در خود جای داده است.
بسیاری از این مردان و زنان همراه با دیگر روستائیان منطقه در معرض مرگبارترین بیماریهای روی سیاره زمین از جمله ابولا، ویروس ماربورگ و تب لاسا قرار گرفتهاند و جان سالم به در برده اند. هم چنین، نشانههای ایمونولوژیک عفونتهای مشابه سارس و مرس در گذشته در جامعه وجود دارد که پیشتر مشابه آن در انسان شناسایی نشده بود.
دکتر «جوزف آکوئی بوره» به همراه همکاران دانشگاهیاش از دانشگاههای آکسفورد و کنت به این موضوع پی بردند. در سال ۲۰۱۷ میلادی یک سال پس از پایان اپیدمی ابولا در غرب آفریقا، آنان خون ۵۱۷ نفر از شکارچیان و تاجران گوشت از دهها روستا در جنگلهای جنوب گینه را مورد آزمایش قرار دادند. هدف از این مطالعه آنالیز نمونهها برای آنتی بادیهای ابولا و تعیین این موضوع بود که آیا آن ویروس پیش از شیوع در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ میلادی در آن منطقه در گردش بوده است یا خیر.
نتایج بررسی تمام دست اندرکاران پژوهش را شگفت زده ساخت. دکتر بوره میکروبیولوژیست و رئیس یک مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی معروف به CRAM میگوید: «این لحظهای بود که فراموش نمیکنم. آنتی بادی در ۶۷ نفر از روستائیان یافت شد. به شکل قابل توجهی آنتی بادیهای طولانی مدت که تنها پنج سال پس از عفونت ابولا ظاهر میشوند در ۶ نفر از شرکت کنندگان در این مطالعه شناسایی شدند».
نتیجه این مطالعه نشان داد که EBOV (ویروس ابولا) در منطقه جنگلی گینه با موارد خفیف یا بدون گزارش پیش از شیوع در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ میلادی در گردش بوده است. بیش از این نزدیک به ۲۰ نفر از شکارچیان و تاجران گوشت آنجا دارای آنتی بادی برای ویروس ماربورگ بودند که میتواند تا ۹۰ درصد از افرادی که دچار آن میشوند را از بین ببرد و ۳۰۲ نفر نشانههایی از از عفونت قبلی با تب لاسا یکی دیگر از بیماریهای هموراژیک ویروسی را نشان دادند. حتی به نظر میرسید که یک مرد نیز در معرض ماربورگ و هم ابولا قرار گرفته است.
تصور میشود ویروسهایی که باعث ایجاد این آنتیبادیها شدهاند از حیوانات وحشی که به طور مرتب توسط شکارچیان و خانواده هایشان صید، کشته و خورده میشوند سرایت کرده اند.
شکارچیان حیوانات با خطرات آشکار روبرو هستند و همواره باید در عمق بیشتری در جنگل برای یافتن منابع جدید غذا جستجو کنند. قرار گرفتن در معرض ویروس لزوما همواره به دلیل پاسخ ایمنی بدن منجر به عفونت نمیشود و حتی اگر چنین شود هیچ تضمینی وجود ندارد که شیوع گستردهتری به دنبال داشته باشد.
در واقع، مطالعه دکتر بوره نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق عوامل بیماریزا که به اهالی بوئولازو و روستاهای اطراف سرایت میکنند به جایی نمیرسند و ناتوان از سازگاری با میزبان جدید از بین میروند و میمیرند. با این وجود، به اصطلاح هر چه بیشتر تاس ریخته شود احتمال آن که یکی از این عوامل بیماریزا سازگار شود و با موفقیت بین افراد پخش شود بیشتر است. در بدترین سناریو این انتقال میتواند از کنترل خارج شده و به یک اپیدمی بزرگ یا حتی به یک پاندمی تبدیل شود.
گینه پیشتر تجربه آن وضعیت را داشته است. اپیدمی ابولا در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ میلادی در روستای نزدیک بوئولازو پس از سرایت از خفاش به انسان رخ داد. پیامدهای آن وحشتناک بود: ۱۱ هزار مرگ و تقریبا ۳۰ هزار مورد عفونت و ویرانیهای گسترده اقتصادی.
این که بسیاری از عوامل بیماریزا چه شناخته شده و چه ناشناخته به گردش بیسر و صدا در جنگلهای جنوب ادامه میدهند نشان میدهد که خطر فاجعه بیولوژیکی از بین نرفته است. تجزیه و تحلیل خون شکارچیان نشان میدهد که این خطر به اشکال مختلف وجود دارد از ابولا و ماربوگ گرفته تا کرونا ویروسهای مرموز که بیشتر با آسیا مرتبط میباشند کماکان خطری هستند که در بخش عمدهای از کشورهای دارای تنوع زیستی و منابع ضعیف در قاره آفریقا وجود دارد و صرفا شامل گینه نمیشود.
از طریق کار مداوم دکتر بوره و دانشمندان دیگر دانش ما در مورد مجموعه بیماری زای طبیعت در حال رشد است. ما در حال شناسایی بیشتر نقاط پرخطر هستیم و درک بهتری از چگونگی وجود و تکامل پاتوژنهای مختلف در طبیعت داریم. با این وجود، هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارند. برای مثال، این که چه پاتوژنهای دیگری در کمین شکارچیان هستند؟ و برای جلوگیری از وقوع حوادث سرریز آتی چه باید کرد؟
این موارد پرسشهایی هستند که دکتر بوره و تیم همراهاش در حال رقابت برای پاسخ دادن به آن پیش از وقوع دوباره فاجعه هستند.
شکارچیان در جنگلهای آن منطقه حیواناتی، چون گوزن ها، پرندگان، بز کوهی، مارها و حتی میمونها را شکار میکنند. سایر جوامع محلی به شکار منظم خفاشها و پانگولینها معروف هستند. پروفسور «مایلز کارول» متخصص بیماریهای عفونی در دانشگاه آکسفورد میگوید همین حیوانات هستند که مجموعهای از «ویروسهای عجیب و غریب و بسیار بیماری زا» را در خود جای دادهاند که میتوانند هر فردی را بیمار کرده و جاناش را بگیرند.
تخمین زده میشود که حدود ۱.۶ میلیون ویروس ناشناخته در حیات وحش پستانداران و پرندگان جهان نهفته است که بیش از نیمی از آنها میتوانند به انسان سرایت کنند در حالی که یک جنگل بارانی معمولی مانند آن جنگل در جنوب گینه حاوی مقدار غیر قابل تصوری از عوامل بیماریزا است. پروفسور کارول رئیس سابق تحقیقات در پورتون داون آزمایشگاه فوق سری علوم و دفاع بریتانیا میگوید: «هرچه بیشتر به یک جنگل بکر فشار بیاورید احتمال ابتلا به بیماریهای بیشتری وجود دارد. این یک بازی اعداد است. این یک چشمانداز ترسناک است که با این واقعیت که همواره ویروسهای جدیدی توسط مادر طبیعت ایجاد میشوند ترسناکتر میشود».
تجربه شکارچیان در بوئولازو و روستاهای همجوار آن نشان میدهد که این عوامل بیماریزا در حال حاضر با انسان در تماس هستند.
پروفسور کارول میگوید: «علاوه بر ابولا، ماربورگ و تب لاسا ما همچنین نمایهای در خون آنان را دیدهایم که نشان میداد چیزی آنها را آلوده کرده که مشابه ویروس مرس است».
مرس اولین بار در سال ۲۰۱۲ میلادی در عربستان سعودی گزارش شد که باعث یک بیماری تنفسی میشود که ۳۵ درصد احتمال مرگ فرد مبتلا به آن وجود دارد و معمولا توسط شتر منتشر میشود. چنین بیماریهایی معمولا در آفریقا یافت نمیشوند. سپس آنتی بادیهای مرموز شبه کووید وجود دارد که در شکارچیان کشف شد. این موارد توسط Sars-CoV-۲ در آزمایشهای آزمایشگاهی به وضوح شناسایی شدند که نشان میدهد پاتوژن مسئول تشکیل آنها دارای ویژگیهای مشابهی با ویروس کووید-۱۹ است.
پروفسور کارول میگوید: «هر چیزی که در شکارچیان در گردش بود سویه Sars-Cov-۲ نبود، اما مطمئنا این ویروس دیگری بود که هنوز درباره آن نمیدانیم». چه در جنوب گینه و چه در گوشهای دورافتاده از آفریقا انتقال این عوامل بیماریزا از حیوان به انسان و پس از آن اغلب تحت رصد قرار دارند. این که چگونه یک ویروس بکر پس از سرایت به انسان جهش مییابد در توضیح علت آن بسیار مهم است.
پروفسور کارول میگوید: «تنها اگر این جهشها تاثیر مثبتی بر تناسب ویروس در میزبان جدید داشته باشد احتمال دارد از فردی به فرد دیگر سرایت کند و بنابراین باعث شیوع گستردهتر نگرانی میشود. با این وجود، این یک رقص ظریف است به خصوص برای کسانی که در چنین فضای نزدیکی با طبیعت زندگی میکنند. کوچکترین گام اشتباه میتواند منجر به اختلال و ظهور یک بیماری کاملا جدید شود که دارای تمام ویژگیهای مورد نیاز برای ایجاد ویرانی است».
دکتر بوره میگوید: «ما نمیدانیم که چه زمانی یا چه چیزی یا چقدر کشنده خواهد بود شاید دوباره ابولا، ماربورگ، یا یک بیماری کاملا جدید. ما نمیدانیم که از کجا میآید از گینه، سیرالئون یا جاهای دیگر. با این وجود، موضوع صرفا در مورد زمان وقوع آن است».
در بخشی از جنگل بوی تند، مرطوب و اسیدی را احساس میکنید. منبع بوی بد، مدفوع و ادرار خفاش است. کمی آن سوتر نشانههایی از یک مار پیتون وجود دارد که در جایی در اعماق کمین کرده است و در بالا از سقف سنگی گروه وسیعی از خفاشها آویزان هستند. این یک دنیای زیرزمینی است که انسانها به آن تعلق ندارند. با این وجود، بسیاری از شکارچیان محلی مرتبا در چنین محیطهایی به سر میبرند و با هر سفر، سلامت و زندگی خود را به خطر میاندازند.
خفاشهایی که آنان شکار میکنند حامل مجموعهای از ویروسهای خطرناک برای انسان از جمله ابولا و ماربورگ هستند و به صورت غذا مصرف میشوند. «مامادی» یکی از شکارچیان که ۳۳ساله است و در روستای کیلیما در همان نزدیکی زندگی میکند میگوید برخی اوقات یک بار در هفته یا یک بار در ماه موفق به شکار خفاش میشود. او میافزاید: «اگر یک خفاش را شکار کنیم در خورشت میگذاریم و با برنج میخوریم».